مکان تاریکی از عالم روشن ... (آنندراج)، جای بسیار تاریک، مکان تیره و تار: شب خدنگ ناله ای بر آسمان انداختم بی نشان تیری به آن تاریکدان انداختم، ملا طغرا (ازآنندراج)
مکان تاریکی از عالم روشن ... (آنندراج)، جای بسیار تاریک، مکان تیره و تار: شب خدنگ ناله ای بر آسمان انداختم بی نشان تیری به آن تاریکدان انداختم، ملا طغرا (ازآنندراج)
تیره جان، (آنندراج)، تباه، خراب، تیره ضمیر، سیه دل، (ناظم الاطباء)، اندوهگین، جان تاریک، گمراه، عاری از صفا و خرد: به آن روشنی خیزد از وی صدا که تاریک جانان شوندش فدا، امیرخسرو (در تعریف فانوس از آنندراج)
تیره جان، (آنندراج)، تباه، خراب، تیره ضمیر، سیه دل، (ناظم الاطباء)، اندوهگین، جان تاریک، گمراه، عاری از صفا و خرد: به آن روشنی خیزد از وی صدا که تاریک جانان شوندش فدا، امیرخسرو (در تعریف فانوس از آنندراج)